معنی از شهرهای شرقی سیبری
حل جدول
یاکوتسک
از شهرهای سیبری
یاکوتسک
سیبری
سرزمین یخبندان
از شهرهای آذربایجان شرقی
استان آذربایجان شرقی یکی از استانهای ایران است که در زمان حکومت پهلوی آذربایجان خاوری نامیده میشد. این استان بزرگترین و پرجمعیتترین استان ناحیهٔ شمال غربی ایران (آذربایجان) محسوب میشود. استان آذربایجان شرقی از سمت شمال به جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان، از سمت غرب و جنوب غرب به استان آذربایجان غربی، از سمت شرق به استان اردبیل و از سمت جنوب شرق به استان زنجان محدود شدهاست. این استان دارای آب و هوای سرد کوهستانی بوده و کلّ محدودهٔ استان را کوهها و ارتفاعات تشکیل دادهاند. مساحت استان آذربایجان شرقی ۴۵٬۴۹۱ کیلومتر مربع است که از این جهت، یازدهمین استان بزرگ ایران محسوب میشود.این استان، یگانه استان ایران است که با ارمنستان هم مرز است و همچنین تنها استان کشور است که هم با خاک اصلی جمهوری آذربایجان و هم با جمهوری خودمختار نخجوان که برون بومی متعلق به جمهوری آذربایجان است، مرز مشترک دارد. این استان محل اتصال دو رشته کوه مهم و اصلی کوههای ایران، یعنی البرز و زاگرس است و بلندترین نقطهٔ آن، قلهٔ کوه سهند است. مرکز استان آذربایجان شرقی، کلانشهر تبریز است. از شهرهای مهم و اقماری این استان میتوان به مراغه، مرند، اهر و میانه اشاره کرد. آذربایجان شرقی رتبهٔ اول صادرات غیرنفتی در کشور را داراست. همچنین این استان امنترین و کمجرمترین استان ایران به شمار میرود.
لغت نامه دهخدا
سیبری. [ب ِ] (اِخ) رجوع به سیبریه شود.
شرقی
شرقی. [ش َ] (اِخ) ولید شرقی. از راویان است و از ابووائل روایت کند. (منتهی الارب).
شرقی. [ش َ] (اِخ) امام ابوحامد محمدبن حسن شرقی نیشابوری. از روات که به سال 325 هَ. ق. درگذشت. (از معجم البلدان).
شرقی. [ش َ] (اِخ) قریه ای است یک فرسنگی کمتر جنوب چرکس. (فارسنامه ٔ ناصری).
شرقی. [ش َ] (ص نسبی) هرچیز که در طرف مشرق واقع شود. منسوب به شرق و مشرق. (ناظم الاطباء). || هرچیز منسوب به مشرق زمین. آنچه منسوب به آسیا باشد:
مباش غره به تقلید غربیان که به شرق
اگر دهد هنر شرقی احترام دهد.
ملک الشعراء بهار.
- دولتهای شرقی، دراصطلاح جغرافیا و سیاست امروز، مراد دولتهای آسیایی است. رجوع به آسیا و ترکیب ممالک شرقی در ذیل همین ماده شود.
- ممالک شرقی، دراصطلاح جغرافیای امروز مراد کشورهای قاره ٔ آسیاست. مانند: چین، هندوستان، ژاپن، ایران، افغانستان و جز آن. رجوع به آسیا شود.
|| اهل مشرق زمین. مردم مشرق. مردم آسیا و افریقا.
شرقی. [ش َ] (اِخ) قزوینی (یا شرمی قزوینی). رجوع به شرمی قزوینی و فرهنگ سخنوران شود.
شرقی. [ش َ] (اِخ) قریه ای است دو فرسنگ کمتر میانه ٔ جنوب و مشرق شهر خفر. (فارسنامه ٔ ناصری).
شرقی. [ش َ] (اِخ) ابن قطامی. شرقی بن القطامی، مکنی به ابوالمثنی ولیدبن حصین، یکی از نسابین و روات اخبار و انساب و دواوین است و قصیده العریب از اوست. (از ابن الندیم). از راویان است و از ابومجالد روایت می کند. (منتهی الارب).
واژه پیشنهادی
یائوتسک
فارسی به عربی
شرقی
عربی به فارسی
شرقی , خاوری , ساکن شرق , بطرف شرق , مشرقی , اسیایی
معادل ابجد
1421